دوره های شیطان پرستی در ایران

      الف . شیطان پرستی قدیمی

      در ایران قدیم ، گروه هایی بوده اند که به نظر برخی می توانند در رده ی شیطان پرستان قرارگیرند  که به دو نمونه ی مشهورتر اشاره خواهد شد :

1.دروزی ها

   دروزی ها اقوام مهاجری هستند که از مناطق غربی کشور طی فاصله ی زمانی حداقل ده قرن پیش به دلیل آزار های حکومت وقت برعلیه شیعیان، فراری شده و ...

نوشته شده توسط:آقای علیرضا بخشی

در مناطقی از فلسطین اشغالی ، سوریه ، لبنان و... سکنی گزیده اند . برخی از مورخان و کارشناسان ادیان بر این باورند که دروزی های درون گرا ، نوعی از شیطان پرستی را اختیار کرده اند و ریشه هایی از ایشان نیز در عراق و ایران (مناطق غرب کشور ایران ) مستقر هستند و دارای معبد مقدّس می باشند.

   2. گنوسی ها

     با فرض صحیح بودن استناد های تاریخی ، انتساب شیطان پرستی به فرقه ی گنوسی منشعب از اهل حق، قابل طرح می باشد . گنوسی ها از جذب ، معاشرت و رویارویی با سایر مردم پرهیز داشته و در چند دسته ی کوچک به مراسم خاصّ شیطان پرستی همچون قربانی و حج شیطان و... می پردازند .   

ب . شیطان پرستی نوین

 نوع جدید شیطان پرستی طی یک بازه زمانی ده ساله با چند وقفه ی کوتاه به ایران نفوذ پیدا کرده که در چند بند به بررسی آن می پردازیم :

1.نحوه ی ورود

        چند گروه عامل ورود شیطان پرستی بودند که در بند بعدی به آن ها اشاره خواهد شد ؛ اما به صورت کلی چند اقدام نقش به سزایی در خصوص ورود جریان مذکور به کشور داشته اند .

1ـ1.مهم ترین عامل شیطان پرستی در ایران ، رواج یافتن میل جوانان به استفاده از موسیقی متالیکا  و ساز گیتار برقی بوده است . طی ده سال گذشته ، موسیقی متالیکا به صورت زیر زمینی و غیر مجاز وارد کشور شده و در چارچوب آن ، مفاهیم شیطان پرستی در اختیار جوانان قرار گرفته است .

2ـ1. اقدام تأمل بر انگیز و بسیار غیر مسؤولانه ی متولیان امر ، در صدور مجوز برای گروه ها ، آلبوم ها و کتاب های موسیقی متالیکا نیز نقش اساسی را در جلب توجه عموم مخاطبین جوان به این نحله ی انحرافی فراهم آورد .

2.حاملان شیطان پرستی

   آورندگان شیطان پرستی به ایران شامل افراد و گروه های زیر می باشند :

   1ـ2. تحصیل کرده ها و سر خورده های اجتماعی در خارج از کشور که دچار خسارت و شکست های سنگین مادی یا معنوی شده بودند .

   2ـ2. فرزندان منافقین فراری ، سلطنت طلب ها ، مفسدان اقتصادی رژیم پهلوی که قبل و بعد از انقلاب موفق به فرار از کشور شده بودند .

   3ـ2. افرادی از خانواده های بسیار ثروتمند مقیم داخل کشور که دارای روابط خانوادگی و... با خارج می باشند .

   4ـ2. جاسوسان فرهنگی سازمان اطلاعاتی و امنیتی امریکا و رژیم صهیونیستی  که با هدف استحاله ی فرهنگی وارد کشور شدند .

   5ـ2. فعالان حوزه ی هنر و موسیقی که با کشور های دیگر به خصوص امریکا ، انگلیس ، کانادا و استرالیا در ارتباط بوده و بنابر دلایل حرفه ای و شغلی مسافرت های متعددی داشته اند .

 3. شیوه های تبلیغ

   1ـ3. انتشار سی دی ، کاست و پوستر های مربوط به خوانندگان متالیکا .

   2ـ3. گسترش یافتن پایگاه های اینترنتی و وبلاگ های شیطان پرستان .

   3ـ3. تبلیغ و اطلاع رسانی از طریق پارتی های شبانه و گفتگو های دوستانه به خصوص در مناطق مرفه شهر های تهران ، شیراز ،

 اصفهان و... .

  4ـ3. تبلیغ در تالار های گفتگوی مجازی .

4.زمینه های جذب

  1ـ4. موسیقی متال : این موسیقی در ایران ، مانند بسیاری از کشور های اسلامی و عربی  به گونه ای که شرح آن آمد  وارد شد و توانست پس از مدت کوتاهی به میان جوانان سست عقیده ، راه یابد .

  2ـ4. افول معنویت : اگر چه در بسیاری مسائل ، ایران اسلامی در جایگاه والاتری از معنویت قرار دارد ، ولی سیر جهانی و فراگیر تلاش قدرت های بزرگ فرا منطقه برای استحاله ی فرهنگی و از سوی دیگر ماشینی و صنعتی شدن مناسبات جاری و تأثیر پذیری مردم کشورمان از شرایط جهانی ، زمینه ای برای رشد  چنین جریاناتی را فراهم ساخته است . باید عنایت داشت روند رو به رشد استفاده از شبکه های ماهواره ای ، عامل تعیین کننده ای در جذب و گرایش به این گروه ها می باشد .

  3ـ4. سرمایه گذاری : در بخش های قبل اشاره کردیم که سازمان های جاسوسی کشور های غربی تلاش سازمان یافته ای را برای استحاله ی فرهنگ جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده و در تلاش اند تا به « تهی سازی فرهنگی » جوانان کشور بپردازند . دشمن در این راه مبالغ قابل توجهی را تدارک دیده است . از جمله باید اشاره کرد که طبق گزارش برخی از رسانه های مستقل در سال های اخیر ، مبلغ هشت میلیون دلار توسط آمریکا به فعالیت و تبلیغ گروه های شیطان پرست ، اختصاص یافته است .

 4ـ4. اینترنت : رشد تعداد مخاطبین شبکه ی جهانی اینترنت طی سالیان اخیر ، آسیب هایی را متوجه نظام فرهنگی کشور نموده که از جمله می توان به فعالیت شیطان پرستان اشاره کرد . بیشتر فعالیت این افراد در قالب وبلاگ نویسی صورت می پذیرد ، این دست از وبلاگ ها همزمان با اعلام موجودیت جنبش شیطان پرستان ایران فعالیت خود را آغاز کرده و اظهار می نمایند که توسط فردی به نام مستعار اهریمن در ایران هدایت می شوند .

   روند ارتباط گیری و فعالیت وبلاگ های مذکور بدین صورت است که افراد پس از تکمیل فرم ثبت نام ، یک ایمیل در صندوق پست الکترونیک خود با موضوع خوش آمد گویی دریافت می کنند و پس از برقراری ارتباط با ایشان و در صورت جلب اعتماد ، به برخی از مهمانی های شبانه و یا پارک ها برای آشنایی دعوت شده و مورد راهنمایی قرار می گیرند .

  این وبلاگ ها فعالیت خود را در چندین محور از جمله انتشار عکس های شیطان پرستان ، ارایه ی دانلود  آهنگ های متال و راک ، تبلیغ خوانندگان و آلبوم های آنان ، رواج مد های جدید شیطان پرستان  ، بحث و گفتگو در مورد شیطان ، خبر سازی یا انتشار اخبار برای جلب توجه و زمینه سازی ، شبهه افکنی در مورد وجود خدا و امکان معاد و ... دنبال می کنند .

       برای مثال ، وبلاگ شیطان، خطاب به خدا می نویسد :«چرا چیز هایی که به اطرافیان من دادی به من ندادی ؟ و چرا می خواهی بد بختی مرا ببینی ؟ چرا منو از این دنیای کثیف و از بین کسانی که از اون ها نفرت دارم ، رها نمیکنی ؟ حالم از زندگی بین این لجن به هم می خوره .

جلوی پای من کم سنگ انداختی ؟ کم آدم هایی رو مثل من بدبخت کردی ؟»  

    این وبلاگ همچنین در ادامه می آورد : « همیشه لحظه شماری می کردم برای سال نو ، عیدی پدر و مادر از همه چیز لذت بخش تر بود ولی الآن سال نو بوی تنفر می ده ، بوی مرده می ده ، وقتی کسی رو می بینم که خدا رو ستایش می کنه ، اون رو لعنت می کنم ، نفرینش می کنم ، از هیچ چیز خبر نداره آن قدر خوشه که هیچ چی حس نمیکنه چرا پدر و مادرم  من رو ترک کردن ، چرا منو نفرین می کنن ، بهم می خندن ، مگه من شاخ دارم ، لباس نو برام ارزش نداره چون بوی کفن و دارم حس می کنم ، تو خدا نیستی اصلا من بهت اعتقاد ندارم ، من به هیچ چیز اعتقاد ندارم ، هیچ کس هم نه می پرستم نه قبول دارم ، بعد این دنیا هم دنیایی نیست ، می میریم و میپوسیم ، از لاشه ی ما گلی سبز می شه که خار نداره ، هیچ شیطانی وجود نداره ولی آن قدر آدم ها بهش اعتقاد دارن ، قبولش دارن و فکر می کنن شیطان پروردگار ماست  که یک نیرویی به وجود اومده که خیلی چیزها رو میتونه نابود کنه . اگر بلک متال نبود ، من می مردم . ای کاش نبود ، چون وقتی گوش می دم می رم به دوران خلسه به جایی  می رم که هیچ کس وجود نداره ، گناهی نیست ، ثوابی نیست ، آدم احمق نیست ، خدا نیست ، پیامبران دروغین نیست ، شهوت و هزار تا چیز دیگه ای که این جا هست یا چیزی که هست و این جا وجود نداره اونجا نیست ، فقط یک نور سیاهی هست که چشمت رو نمی زنه ، بوی همون گلی که از لاشه ی آدم ها سبز میشه میاد که مست می کنه ، ترس و وحشت نیست ، چیزی نیست که بهش فکر کنی خود تی .»